سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۵۹ ب.ظ
داستان
پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود
دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان
چگونه میتوانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی
از او بکشند؟
سرانجام یکی از نقاشان گفت که میتواند این کار را
انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوقالعاده بود
و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد
هدف قرار داده بود؛ نشانهگیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.
۹۲/۰۸/۱۴
با سلام احترام. در تاریخ 15/8/92 نظری با عنوان " خطری جدی برای آینده شهرستان زرندیه و زاویه " با نام اینجانب درج و در وبلاگ حضرتعالی منتشر شده است. ضمن تکذیب مطلب منتشر شده به اطلاع می رسانم مطالب و نظرات بنده فقط در وبلاگ شخصی " زاویه،باران،شقایق" مطرح می شود.
با تشکر وحید شعبانلو