سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ب.ظ
حرفهایم...چرا...
بعضی وقت ها که لب به سخن می گشایم احساس می کنم همه با کلمات من بیگانه اند،
گویی حرف هایم برای هیچ کس مفهموم نیست!
نگاه های پر از تعجبشان همیشه ساکتم می کند، برای همین است حرف هایم همیشه برای تو می ماند.
فقط تو می دانی که دلتنگی بی انتها داشتن چگونه است!
دلتنگی دلتنگی برایم واژه ای تکراری است اما احساسش، چه بگویم از احساسش که هر لحظه تازه تر می شود.
بیا دوباره اشک هایم را بخوان تا به حضورت آرام گردم تا جاهای خالی را پر کنم!
بیا تا ببینی که هنوز هم بعد از گذشت این مدت جایی که جایگاه تو بود خالی است.
۹۲/۱۰/۲۴